یک تجربه؛ وکیل بگیریم حتما!

ما همیشه سعی میکنیم هر چقدر هم در پیچ و خم ادارات و ارگانهای مختلف منتظر بمانیم، باز هم خودمان پیگیر کار خودمان باشیم؛ چرا که احساس میکنیم هیچکس اندازه خودمان برای رفع مشکلات اداری، مالی و حقوقیمان مسلط نیست و نمیتواند به پیشرفت کار کمک کند. به همین خاطر طبق آماری که یکی از وکلای برجسته کشور اعلام کرده، ۹۵ درصد مردم ایران بدون وکیل به دادگاه میروند و به همین دلیل، پروسه دادرسی پروندهها به علت کامل نبودن مدارک و یا اظهارات مبهم و ناقص طرفین و مشکلات متعدد دیگر، سالها زمان میبرد و به قول معروف فرسایشی میشود. اما اگر بتوانیم کسانی که مشکلات حاد حقوقی و اداری دارند و مهمتر از آن اصرار دارند حتماً خودشان پیگیر کارهایشان باشند را راضی کنیم تا با صرف هزینهای ولو میلیونی و بیشتر از انتظار، از وکیل و کسانی که تجربه حل و فصل پروندههای مشابه دارند و به قوانین مسلط هستند کمک بگیرند، هم لطف بزرگی به خودشان کردهایم و هم لطف بزرگی به جامعه؛ چرا که همین پروندههای ریز و درشتی که در صف دادرسی میمانند، مانع از بررسی پروندههای بزرگتر و اساسیتر میشود.
به عنوان مثال از نزدیک شاهد بودم که یکی از پروندههای ساده شکایت کارگر از کارفرما که از سال ۱۳۷۵ به جریان افتاده بود، به مدت ۱۹ سال، هر سال بین دیوان عدالت اداری و وزارت کار و بیمه تأمین اجتماعی و چند نهاد ریز و درشت دیگر دست به دست میشد. تا اینکه بالاخره سال گذشته با کمک یک وکیل باتجربه به نتیجه رسید. آقای وکیل در کمتر از چند ماه پرونده جدیدی تشکیل داد، مدارک کامل و جامعی به دادگاه ارائه کرد و با دفاع محکمی که در دادگاه داشت، بالاخره بعد از دو دهه پرونده شکایت را حل و فصل کرد. پروندهای که اگر میخواست با همان سیستم «کسی بهتر از من نمیتواند راجع به موضوعش مسلط باشد و دفاع کند، پس خودم باید پیگیر باشم» پیش برود، به ۱۳۵ هزار پروندهای که سخنگوی قوه قضاییه اعلام کرد از سال گذشته در دیوان مانده و منتظر رسیدگی است، اضافه میشد و هم هزینههای غیرمستقیم زیادی به جامعه تحمیل میکرد، و هم دغدغه وجود پروندهای بدون نتیجه را برای کارگرِ شاکی و کارفرمای متشاکی و قاضی پروندهای که بدون شواهد و مدارک کامل نمیتوانست حکم قطعی بدهد، ایجاد میکرد.
منتشر شده در روزنامه همشهری
پول وکیل رو کی باید بده اونوقت ؟
`خب فرمایش شما کاملا درسته و من هم این تجربه رو داشتم که کارم چند سال در دادگاه طول کشیده اما باید این رو هم در نظر داشت که قبل از اینکه وکیل بگیری ببینی واقعا این ادم اونقدر ارزش داره که بخوای هزینه کنی و از طرفی اصلا این قدرت و توانایی درش دیده میشه که بتونه رای یک عده رو به نفع شما برگردونه یا نه ! همه اینها در مراحل اول انتخاب وکیل هست ولی در بحث انتهایی می رسه به هزینه که از نظر هزینه هم خیلی ها توانایی گرفتن وکیل رو ندارند و مجبورن خودشون نزدیک به چندسال در رفت و امد باشند و اذیت بشند تا بتونند کارهای دادگاه رو به اتمام برسونند.
به نظرم نمیشه قطعا گفت که باید وکیل داشت چون این قضیه مثل چاقوی ۲ سره از هر دو طرف امکان داره برای شخص ضرر باشه تایمی و هزینه ای .
اگر میشه یک مقاله ای رو در سایت قرار بدید و این مشکلات رو معرفی کنید تا همه بدونن برای وکالت فقط حرف زدن مهم نیست مهم اینه که توانایی اون فرد چقدره مرسی
آخه به واقع بیخودی میلیونیه گاهی. من یه ماجرای سرقت ادبی داشتم که ناشر مقالات من رو توی کتاب چاپ کرده بود. پرس و جو کردم برای شکایت کمتر از ۵ میلیون نگفتن! ۵ میلیون برای چند تا مقاله که کل غرامتش شاید نصف این مبلغ هم نشه. تازه اگه وکیل موفق بشه!
البته که در صورت پیروزی شما در دادگاه، مبلغ حق الوکاله رو فرد سارق ادبی باید پرداخت کنه