برای بانوی صبور این روزها

سلام خوب؛
این شاید اولین نامه سرگشاده و رسمی من به تو باشد. اولین، یعنی برایت کم ننوشتهام؛ اما هیچگاه کلماتی که برای تو کنار هم با حساسیت چیدهام، مجال انتشار پیدا نکردهاند. ترسیدهند، ترسیدهام، ترساندنمان. اما حالا شاید فرصت خوبی باشد که به کلمات، به واَژهها و به حروف، جرئت انتشار بدهم. به خودم جرئت بدهم که از تو بنویسم. آخر، از تو نوشتن آسان نیست؛ تو با همه آدمهای دنیا فرق داری؛ برای من شبیه هیچکس نیستی، مطلقاً هیچکس؛ تو قرارداد ابدی با من داری و من برای یک عمر همراهی با تو، باید واژههای ماندگارتری انتخاب کنم. کاری که بلد نیستم. من هیچگاه واژگانم، ابدی نبودند. هیچگاه برای موجودی که زندگیام را با او به اشتراک گذاشتهام و زندگیاش را وقف من کرده، نمیتوانم از همین واژگان چند بار مصرف همیشگی استفاده کنم. مگر همین یکسال پیش نبود که رضایت دادیم به یک عمر بندگیِ هم؟ مگر قرار نبستیم تا ابد پای هم بمانیم. واژهها هم باید ابدی باشند دیگر؛ از جنس نور. از جنس نشانههای نور. از جنس نوری که آیتش، آفرینشی است از طرحی مشترک است برای آرامش*؛ و «خوب» ماندگارترین تعبیر ازلی و ابدی از تو و از طرح توست.
جانِ جانان؛
یکسال از یک عمر همراهی ما سپری شد. مهر تو، شیرینتر از هر روزی که سپری میشد، نوشِ جان من میشد و مهر من هم، شاید نوشِ روحِ تو. همین شهدِ شیرینِ مهرِ مشترکمان بود که به ما جرئت پذیرش پیمان داد؛ جرئت مُهر عهدنامه تقسیم زندگی و جرئت وفای مطلق؛ جرئت فرو خوردن درد و جرئت انتشار نور. همین طعم روح مشترک بود که ما را پا بند هم کرد. مگر میشود دار و ندار وجودت را وقف کنی و دلت نلرزد؟ اما دل ما نلرزید، عهد ما نشکست، مهر ما کم نشد. ما از هم من ساختیم، منِ مشترکِ مطلق؛ گواهش یکسال همراهی مطلق بود. گواهش همین چند خرده زمانی که بی هم گذشت. گواهش همین حضورِ بی خلل همیشگی. گواهش همین مهر بی حد و حصر این لحظه؛ گواه از این بالاتر؟ گواهی فراتر از این واژهها میخواهی که گویا شدند و به مهر میانشان، شهادت میدهند؟
مبدأ مهر؛
اگر شیبِ طعمِ شیرینِ روحمان این روزها، درست چند طلوع مانده به انقلابِ ثانیِ زندگیمان، مثبت نیست، از بیمهری تو نیست. از بیمهری من هم نیست. تو منبع بیپایان رویش مهری و من تنها مشتری مهر تو؛ مگر میشود تو مهربان نباشی؟ مگر میشود من از مهر تو بگذرم؟ مگر میشود به این گردش مهر شک کرد؟ شک نکن… من، آسمان به زمین بیاید و زمین به آسمان، باران ببارد و سنگ؛ آفتاب بتابد و شب؛ از تو نمیگذرم. من محتاج نور قلب تو ام و تو تنها منبع روح من؛ میدانی؟ التماس این روزهای چشمانم، از قلّت نور چشمان توست. از مه ساختگی میان چشمان من و چشمان تو؛ دریغ میکنی؟ نکن. که زندگیمان به این نور بسته است. روشنای این مسیر، اشتراک نور چشمان من و توست. راهنمای این راه، مهر قلب توست. بیا… این چند خرده زمان تا انقلابمان را، ابن آخرین قدمهای مسیر را، به همراه هم برویم؛ مثل همه این روزها؛ با دست هم در دست هم؛ با همان روح مشترک و به پشتوانه عهد مشترک و برای آرمان مشترک. قبول؟
*: روم/ ۲۱
پینوشت: فقط کافیست این عقربههای خستگیناپذیر ساعتهای شهر، کمتر از سیصد و سیزده بار دیگر گرد هم بچرخند تا این انقلاب تکمیل شود. دعای شما، انرژی این قدمهای آخر است. دریغ نکنید که سخت، این روزها محتاج انرژی نور ابدیاش هستیم.
🙂
دیدن شیرینی زندگی دور و وری هام حالمو خوب میکنه.
یادم میره که خودم هنوز حتی وقت نکردم به رنگ خونه و کابینت ها و مبلمان و تخت فکر کنم!
و گفتن از شیرینی ها، زندگی رو شیرین تر می کنه.
میگن وقتی به ساعت نگاه میکنی و ساعت و دقیقه مثل همه، یکی به یادته.
کامنت منم این جوریه.
بدونید یکی به یادتونه:)
بی نظیر بود
دوام مهرتان جاوید
از شروع این انقلاب تا آخرین لحظه با هم بودن شاد و خوش و سلامت باشید.
این “تو” لایق این واژه هاست
شاد باشی
: )
مهرتون پایدار…
قالب جدید اساسی مبارک
این روزا همش عروسی رفتم…یا جشن عقد یا جشن عروسی!
واسه شما هم مثه اونا از صمیم قلب آرزوی خوشبختی می کنم:))
واااااای… خیلی قشنگ بود…
ایشااله که خوشبخت شین…
یا عروس یداییم افتادم…قبل کنکورم بود…خیییلیییی بهمون خوش گذشت …اصن عرو سی خونمون اومده بود پایین…
الانم دلم لک زده واسه یه عروسی…
عکس صحنه های مجاز مث کیکتونو …ماشین و اینا رم بذارید…
لی لی لی لی 🙂 عروسیتون جلو جلو٬ مبببببااااارک:) 🙂
ایششششاااااالاااااااا سفییییید بخت بشید:-)
دایی؛ اگه مایلید قالب وبلاگ رو به همون قالب قبلی برگردونید! این یه جوریه 🙂
آقای صالح پور یه سوال داشتم از شما. خواهش میکنم جواب بدید.واقعیته که آقای روا در شرف ازدواج کردنه؟خواهش میکنم جواب بدید
ای جان ، خوش بخت بمونید الهی.
واقعا روا میخواد ازدواج کنه…؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
راس میگه…جون خودت جواب بده….
واقعا خوشحالم الان….
خیلی زیاد….
تواین مورد دیگه خودم خودمو دعوت میکنم…
چه خبر خوبی….
لی لی لی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی 🙂 🙂
تکمیل پروژه ی ازدواجتون مبباااارک 🙂
ممنون
ایشالا عروسی شما!
مبارک باشه اقای نویسنده
ابا ارزوی خوشبختی
ممنون 🙂
عروسی خودتون ایشالا!
سلام
تبریک برای ۲۲ شهریور ؛ روز سینما 😀 ؛-)
۲۱ شهریور؛ روز سینما!
مبارک مبارک عروسی تون مبــآرکــــــــــ………………….
🙂
نویسنده تیتراژ شیش تاییامون هم سروسامون گرفت…همونی که هی عصبانی می شد:)
🙂
ایشاالله عروسیه بعدی عروسی داداش روامون…آق معلم شیش تاییـــا
تاباشه به خوشی و عروســـی…خوشبخت شین ایشاالله
🙂
اووووه! هنوز منو به نویسنده تیتراژ شیش تاییا می شناسین؟!
سلام مبارک باشه.امیدوارم زندگی متعادلی داشته باشین!و منتظر یه دو جین بچه ایم…زودتر بیاین مارو هم باخبر کنین شاد شیم=)
دو جین؟! زیاد نیست؟!
تا سال ۱۴۰۰ منتظر نباشید! بچه قرن چهاردهمی به درد نمی خوره.
سلام…
خسته نباشید آقای صالح پور با گیر و داد ها و بگیر و ببند های عروسی
آرزوی خوشبختی برای شما و همسرتون.
یا علی
🙂 ممنون
سلامت باشید.
محیا خانم ،عروس خانم عزیز و آقای صالح پور گرامی وضوی عشق بگیرید وپیشونی بر خاک بذارید و خدا را شکر کنید که شما رو با هم آشنا کرد و قلبتونو را با شکوه و به زیبایی تمام بهم پیوند زد و عشق را به شما هدیه داد تا قدرت و شجاعت پیدا کنید چون عاشق کسی بودن به انسان قدرت و معشوق کسی بودن به انسان شجاعت میده پس ازدواج که تنها پیوند زمینیه که در آسمونا بسته میشه رو برای شما مقدر کرد تا با عشق و اعتماد ومشارکت و تحمل وپشتکار معمار زندگی آینده تون باشید و شما رو رهسپار جاده عشق و زندگی کرد تا همسفر هم باشید تا در ثانیه های باهم بودن و در فصل شکست و پیروزی وغم وشادی بی دلیل با دلی که عطا کرده قاموس مهربانی و بهانه زیستن هم باشید آرزو میکنم در لحظه لحظه زندگی مشترکتون و یکی شدنتون عاشقانه وصادقانه به پیوندی که با هم بستید تا ابد وفادار باشید و مثل رودخانه با هر مانعی که برخورد کردید با عشقی که خدا بهتون عطا کرده راه تونو باز کنید ومسیر تونو باهم هموار کنید
NASIM BOROUMAND
خیلی خیلی ممنون خانم.
🙂 خوشحالمون کردین.
ایشالا خوشبختی تموم جوونا
اولین روز پاییزیه زندگیتون مبارک . . . *
امید که آغاز مهر ؛ مهره زندگیتون رو صدچندان بکنه 🙂
خیلی مرسی
پاییز امسال دوست داشتنی تره…
مهدی جان تبریک میگم… ایشالا تا همیشه با دلی جوون و شاد در کنارهم خوش باشید…
مرسی دادا
دلمون برات تنگ شده
ببینیمت 🙂
من الان دوساله ازدواج کردم ز:)
ای وای! اصن بهتون نمی خوره! 😀
خوش به “حال” تون
“حال” خوشتون مستدام