برای باباترین بابای دنیا

بابا برای من یعنی شنیدن صدای موتور و دویدن توی حیاط… یعنی نشستن روی باک موتور و رفتن دور میدون آزادی؛ بابا برای من یعنی خوندن آدرسها، نوشتهها، زیرنویسها، روزنامهها، نوشتههای پشت شیشه… بابا برای من یعنی مردی که بدون سواد همه چیزشو گذاشت تا بچههاش موفق بشن؛ یعنی قبل از ما رفتن سرکار و بعد از خوابیدن ما از سرکار برگشتن… بابا برای من یعنی با حقوق کارگری بچه بزرگ کردن، یعنی جنگیدن با جبر جغرافیایی و تبعیض تا پای جون… بابا برای من یعنی سی سال پشت چرخ خیاطی تلاش کردن برای به دست آوردن دو لقمه نون حلال. بابا برای من یعنی یک دنیا تجربه، یه کوه محکم جلوی مشکلات، یه تکیهگاه مطمئن… بابا برای من یعنی اختلاف نسل، تفاوت دیدگاه، دو تا جزیره دور از هم! دمت گرم مرد؛ دمت گرم… کاش پشتکار و استقامت رو ازت به ارث ببرم؛ که کم نیارم توی این روزهای سخت. دمت گرم که همیشه از حقت برای من گذشتی؛ کاش منو ببخشی بخاطر همهی بچگیا، نادونیا، لجبازیا. کاش هیچ وقت سایهت نره از روی زندگیمون کنار؛ که میشکنه کمر همهمون. خیلی دوستت دارم…
سلام عرض ادب . بسیار سودمند، مفیدو دقیق بود . استفاده کردم. با تشکر از زحمات شما و آرزوی سلامتی موفقیت و بهرروزی .