روزهای عجیبی شده. مزخرف و بی رحم. خسته شدم از حال همیشه بد. از اینکه تا یکی رو می بینم از حال بدم بهش بگم. از اینکه باید توی روی همه نگاه کنم و لبخند همیشگی ِ از روی “خود خر کنی” تحویلش بدم. خسته شدم از اینکه هی بریزم توی خودم و صدام در نیاد. هر کس ظرفیتی داره…
این روزها همیشه حس آدمی رو دارم که به نیت اینکه یه شکلات شیرین داره میخوره، موقع گاز زدن شکلات متوجه میشه از این لواشک های بسته بندی شده ی شبیه شکلات ها خورده. مث امروز که صبح به نیت خوردن خورشت کرفس برای سحر بیدار شدم اما مادرم مرغ گذاشته بود. حس بدی داره.همین حس مزخرف تعمیم پیدا کرده به کل زندگی. از بالا تا پایین زندگی م شده همین تناقض حال به هم زن.
حس بد لای منگنه بودن واسم داره عادت میشه. اینکه همیشه نه راه پس داشته باشم و نه راه پیش. اینکه همیشه بین هفت و هشت گیر کنم و صدام درنیاد. اینکه همیشه سر دوراهی باشم و ندونم کدوم راه، راه درست تره. اینکه همیشه مثل کسی م که فشار روحی اینو داره که الان صندلی زیر پاش رو میزنن و طناب دورگردنش خفه ش میکنه.
هرکس روزهای خوب و بد داره. حالا اینکه با این مسئله که همیشه روزهام بد و تلخ ند، کنار بیام کمی زمان میبره. عادت کردن به تلخی همه شیرینی ها کمی زمان نیاز داره. این روزها یکی دارم از خدا می خورم چهار تا از خونواده و کار و زندگی! غر زدن هم فایده ای نداره واسم… جز اینکه همین چند خط، بشه مدرک جرمی برای کوبیده شدن توی سرم توی هر دعوایی! پس تا این مرگ تدریجی کامل رویاهام رو از بین نبرده، فلن…
0 Comments
مریم
آخه چرااااا؟
مهدی صالح پور
همینجوری محض تنوع! :))
...سحر....
سلام .
آن کیست کز روی کرم با ما وفا داری کند بر جای بد کاری چو من یکدم نکو کاری کند
امید دارم هر چه زود تر ابر های تیره کنار روند وبار دیگر خورشید دیدگانمان را روشن کند.
با آرزوی بهترین ها
یا حق
مهدی صالح پور
🙂 مرسی
آهو
اوه اوه اوه، چه اوضاع احوالی شده!!!!!!!!!
چرا همچی شدی شما؟؟ شما که گفتی محاله تحت تاثیر جو قرار بگیری؟! نکنه این حرفم از اون حرفای زورکی و دروغکی بود؟!
می دونی قضیه چیه؟ ماها هیچوقت از موقعیتی که داریم راضی نیستیم! ما آدما همیشه اونی رو که نداریم می خوایم! دوس داریم غر زدنو! می دونی چند نفر آرزوی موقعیت الان شما رو دارن؟! (مث مامان بزرگا حرف زدم، نه؟!) …
منم وقتی خسته میشم کاسه کوزه ها رو سر خدا و خونواده و کار و زندگی و اون توئه میشکنم!!! والا… چقد هم لذت بخشه این کار (شکلک بدجنسی!)
زیاد خودتو اذیت نکن، این نیز بگذرد.
مهدی صالح پور
خب تحت تاثیر جو قرار نگرفتم. فضای دور و برم واقعی ه.
ضمن اینکه از خودم شاکی م نه دور و بری هام.
+ بگذرد!
حدیثه
salam
nemidoun chera ta ye hamchin neveshtehayi mikhounam yeho hes mikonam hale manam injouriye
مهدی صالح پور
حرفی که از دل برآید بر دل نشیند! هممون یه روی غمگین داریم.
نیکی
حال منم دقیقا همینه!
ولی یه مشکلی هست…کیه که بفهمه؟؟؟؟؟
مهدی صالح پور
مهم یکی ه که باید بفهمه که میفهمه!
امیر حسین مجیری
بی خیال برادر.
فکر نمی کنم این ناراحتی ها دوام چندانی داشته باشه. یعنی مطمئنم. شما هم امیدوار باش. یعنی مطمئن باش. این جوری بهتره.
مهدی صالح پور
هوم! لحظه ای کاملا! اما بروزش در از بین رفتنش بدجور موثره!
شایسته
سلا م
به هر حال این هم خوا هد گذشت .
به مشکلات بگو خدای من بزرگه
یا علی مدد
مهدی صالح پور
یا علی…
کنکوری رها شده از بند کنکور!
واقعاً تو هم این جوری شدی؟من فکر میکردم این حس بد همیشه فقط گریبان من رو میگیره.فکر میکردم یه جور حس شخصیه!ولی میگذره.با اینکه یه مدت واقعاً آدم فکر میکنه دیگه ته خطه ولی بعدش یه در گنده جلوت باز میشه که عمراً فکرش هم نمیکردی!خوب میشی.نگران نباش!(لبخند یک دکتر)
مهدی صالح پور
بابا دکتر!
خب آره. میگذره. مهم نحوه ی گذشتنشه!
کنکوری رها شده از بند کنکور!
راستی این رو میخواستم بگم.این چند شبی که داره بارون میاد رو که احتمالاً فهمیدی؟من میرم تو حیاط صدای بارون، خنکی بارون و بوی بارون خاک خورده رو با تمام وجودم حس میکنم.حال من رو که خوب کرد.امتحان کن.شاید تو هم بهتر شدی!
مهدی صالح پور
صداش میاد… نفس حضور بارون… چه بوی خیس شدن خاک بهم بخوره و چه زیر بارون برم وایسم، حالمو خوب میکنه.
فرنوش
Slm Mr.s aval az hame ishala zode zod halet ro b rah she!xodai hesabe in 2nya shode 2,2ta mishe 6ta!hichi sare jaye xodesh nist, bishtare adama faqat b raqama ahamiyat midan,in k rotbat chand raqami shode k age 1ya2 raqamiye bishtar tahvilet bgiran, ya inke hesabe bankit,mashinet,khonat chand raqam arzesh dare!bishtaraz hame 2roi adamo azyat mikone,kashki mishod az bozorgtarin dastgahe eskane 2nya(chin) y kam sefareshe 3daqat,marefat…midadim. (hesabi delam gerefte bod fek kardam inja tanha jaiye k age harfe hesab bzani mojazat nemishi)
مهدی صالح پور
هوم! رسم روزگاره!
س.آنت
متاسفانه وقتی دل آدم می گیره توضیحش به دیگری فایده نداره..چون خودتو بکشی هم طرف حالتو نمیفهمه!پس همون لبخند خود خرکنی بهترین چاره س مهدی..شک نکن
اما نذار لای منگنه بودن واست عادی شه…نذار همیشه مجبور باشی به انتخاب..!یه کاری یه حرکت و فوت و فنی بزن که به خودت حال بده..حالا از هر جنسی..فرقی نمیکنه!
مهدی صالح پور
اتفاقا گفتن ش هرچند طرف حالتو نفهمه، حداقلش اینه که خودت خالی میشی.
+ گاهی نمی شود که نمی شود.
شیا
نمیدونم چی بگم چون هنوز خودم راهکاری برای این مشکل رایج که فکر کنم همه یه جورایی درگیرش بودن پیدا نکردم.فقط به قول دوستمون:
“حساس نشو!حساس نشو!”
واقعا بعضی وقتا نباید حساس شد.
راستی این خداحافظی تا کی ادامه داره؟
مهدی صالح پور
تا همین امشب!
مریم
سلامی مجدد
میدونی چیه؟؟؟
حکایت تو حکایت آهنگیه که بیباک میخونه(آهنگ گله)…
“”گله دارم آره من از خدا گله دارم/که چرا در هر قدمم میخوره گره کارم””
دادا اینقد غصه نخووووووووووورررر
دنیا اصلن ارزش غصه خوردن و ناراحت بودن رو نداره
به قول ضیا باید دل ب نشاط بود
مهدی صالح پور
بعله… کاری جز دل به نشاط بودن نمیشه کرد.
مه ياس
سلام…
۱٫ چرا انقدر از همه چیز گله میکنید؟؟؟
۲٫ نمیخوام شعاری بنویسم یا طوری باشه که فکر کنید از بالا دارم به این اتفاقاتی که گفتید نگاه میکنم اما همه ی این هایی که گفتید نشون میده که دیدتون به زندگی چطوریه، به هر حال با ثبت این پست متوجه شدید که خیلی از جوونای هم سن و سالتون هم چنین حسی نسبت به زندگی دارن…
۳٫ همینکه مادرتون سحر زودتر از شما از خواب بیدار میشه تا براتون غذا گرم کنه خودش خیلیه حالا غذا چه خورش کرفس باشه چه مرغ!(این مثالی بود برای گسترده تر شدن دیدتون نه توضیح واضحات…)
۴٫ اینجا هر چقدر دوست دارید فریاد بزنید، کسی نیست که غر بزنه…
۵٫ مسنتد راز رو درباره تماشا کنید…
۶٫ علیرغم میلم احساس میکنم شعاری نوشتم اما شما ببخش…
۷٫ زیاده عرضی نیست…
یا علی…
مهدی صالح پور
۱٫ گاهی آدم دلش می گیره دیگه!
۲٫ بعضی غم ها مشترکه…
۳٫ هوم 🙂
۴٫ و این خیلی خوبه!
۵٫ آره. حس خوبی میده به آدم.
۶٫ خواهش
۷٫ 🙂 مرسی بابت کامنت
یا علی
رميده
خنده ی زورکی که ملت فک کنن چه دل خوشی داری و دلقکی و اینا اونم وقتی لای منگنه ای واقعا درد اوره…
مهدی صالح پور
خیلی 🙁
آهو
دلمون تنگ شده بود واستون اخوی، چه خوب که اومدی
مهدی صالح پور
🙂
جمالیفرد
سلام خوبی مهندس.
ای بابا .تا ما دوباره شمارو پیدا کردیم.شما میخواین باز غیب شین.
مهدی صالح پور
سلام… غیب کجا بود! هستیم بابا!
نیکی
خدا رو شکر که می فهمه!
ما که بخیل نیستیم…
واااالللا
مهدی صالح پور
والا!